راه ها و ابزارهاي فتنه در جامعه (2)
راه ها و ابزارهاي فتنه در جامعه (2)
راه ها و ابزارهاي فتنه در جامعه (2)
متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی - همراه با پاسخ سوالات مسابقه
1- تبليغ افكار انحرافي به اسم دين:
«ثِقافه» يعني كارهاي فرهنگي، در عربي براي اينكه ما نسلمان از قرآن جدا شود، كتاب عربي در آموزش و پرورش هست، اما عربي هيچ ربطي به قرآن ندارد. جوان دبيرستاني ما نميتواند قرآن بخواند، كتاب عربي ميخواند، «العُصفور طار» گنجشك پريد. (خنده حضار) «العُصفور» در عربي يعني گنجشك، «طارَ» يعني پريد. پرواز كرد. يعني جوان ما هم عربي ميخواند و هم از قرآن جدا ميشود. چه دستي در كار است. چه دست خائني در كار است كه بچههاي همشهري ما كاشان، ميدانند كوه هيماليا چند متر است. اما نميدانند فيض كاشاني چه كسي بوده است. دويست تا كتاب علمي نوشته است. امام فرمود، اين حرف كه ميزنم از امام است. امام فرمود: ما از ورق زدن كتابهاي فيض كاشاني مُچمان درد ميگيرد. بچههاي تبريز، ميدانند اقيانوس اطلس چند متر است. علامه طباطبايي و اميني را نميدانند چه كسي است. چه دستي در كار است كه ما را از خودمان جدا كند. اين خيلي مهم است. مغالطهها!
يك پژوهشهايي ميكنند. يك تحقيقاتي ميكنند. كه خندقي كندند، درست است يا خندقي بكندند، يا خندقي بكندندي؟مثل اينكه مشكلات مملكت در همين كلمه است. كه آيا خندقي كندند، يا بكندند، يا بكندندي؟ در مسائل مذهبي، سورهي «قُل هو الله» اسم دوّمش چيست؟ رد شدي برو! مثلاً حالا لازم است ما اسم دوّم را بدانيم؟ سؤال احمقانه است. به تو چه كه اسم دومش چيست. سورهي «قُلهو الله» سورهي «قُل هو الله» است. اسم ديگر هم دارد، دارد كه دارد! به من چه! ما بايد مثلاً بگوييم: اسم ديگر سورهي فرقان چيست؟ خيلي از سؤالها، سؤالهايي است كه هيچ نه واجب است، بدانيم. نه مستحب. خدا ميداند، هم در حوزه و هم در دانشگاه، درسهايي داده ميشود كه والله بالله تالله نه دانستن آن واجب است، نه دانستن آن مستحب است، نه نياز فرد حل ميشود، نه نياز جامعه! ولي به اسم مباحث علمي طرح ميشود. وقتها كشته ميشود. يك بازنگري بايد بشود. آنچه وارد گوش ما ميشود، من نميدانم حالا چه كسي پاي تلويزيون است، هركس ميخواهد باشد. چه طلبه، چه دانشجو، چه دانشگاهي، چه روحاني، هرچه گفته ميشود بايد يا واجب باشد، يا مستحب باشد، يا مشكل فردي را حل كند، يا مشكل جامعه را حل كند.
2- كتمان حقايق و كيفر سخت آن:
راههاي فتنه، كتمان. قرآن ميگويد: «وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا» (بقره/282) اگر به كسي گفتند: بيا شهادت بدهد، نگويد: حال ندارم. حقّت دارد از بين ميرود، برو شهادت بده. مگر تو ميداني كه چه چيز براي چه كسي است و چه كسي چه گفته است؟ شاهد بودي؟ بابا حوصلهام نميرسد. خوب حوصلهات نميرسد، حقي از بين ميرود. حضرت امير فرمود: حكومت نزد من از ترشّح عطسهي بزغاله،ترشّح عطسهي بزغاله، حكومت براي من از ترشّح عطسهي بزغاله كمتر است. الا اينكه بتوانم حقي را احيا كنم. شما اگر ميداني حق و ناحق ميشود بايد شهادت بدهي. «وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا» آيهي قرآن است. شاهد حق ندارد كتمان كند.
ايجاد كنفرانسها و ميتينگها! قرآن يك آيه دارد، ميگويد: «لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ» (آل عمران/196) رييس جمهور آمريكا كجا رفت؟ رييس جمهور چه كجا رفت؟ از اين جلسات و ميتينگها و اينها يكوقت نترسيدها،به خدا توكل كنيد. گاهي اينها ميروند و ميآيند، ميخواهند زهر چشم بگيرند. «لا يَغُرَّنَّكَ» گول نخوريد. اغفال نشويد. توجه به امدادهاي غيبي، توكل به خدا داشته باشيد.
نيشها! گاهي وقتها شعر درست ميكنند. يكوقتي آيتالله كاشاني، با مليگراها بينشان مسئلهدار شد. براي آيتالله كاشاني چه شعرهايي، من الآن بعضي از شعرهايش را حفظ هستم. يك شعرهايي كه او را تحقير كنند. تحقير كنند. «وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذينَ أَشْرَكُوا أَذىً كَثيرا» (آل عمران/186) قرآن ميگويد: يك اذيّتهايي از دشمنان خواهند ديد. يعني گاهي وقتها متلك ميگويند. كاريكاتور ميكشند كه شما قيچي شوي! مواظب باشيد قيچي نشويد.
يك عالمي در يك منطقهاي، چون اين را قبلاً در تلويزيون گفتم، ميخواهم تكرار نكنم، از آن طرف هم يك عده پاي تلويزيون نبودند، ميخواهم بشنوند. حالا همينطور فشردهاش را ميگويم. به قول تلويزيون خلاصهي اخبار! ماجرا مفصّل است. يك عالمي در يك منطقهاي نفوذ داشت. طرفدارهاي كَسرَوي، كه يك آدم منحرفي بود، ميخواستند آنجا فعاليت كنند، گفتند: با اين عالم چه كنند؟ گفتند: بياييد اين عالم را هر روز يك تهمتي به او بزنيد. بگوييم: اين عالم زنهاي متعدّدي دارد. اين عالم خمس را ميگيرد و به بچههايش ميدهد. هر روزي يك شبنامهاي، هر روزي به ديوارها يك چيزي بنويسيم. خود آن آيتالله به من ميگفت. خدا رحمتش كند، مرد. ميگفت: من ديدم هر روزي براي من يك بساطي است. گفتم: آقا جمع شويد من حرف آخر را بزنم، ميگفت: هم علاقهمندان من جمع شدند، هم مخالفين كه گفتند: آقا قيچي شد، برويم ببينيم سخن آخرش چيست؟ گفت: جمع شويد سخن آخر را بزنم.فكر كردند سخن آخر يعني سخنراني آخر كه از شهر بيرون برود. ميگفت: مسجد پر شد. دوستان و مخالفين! گفتم: بسمالله الرحمن الرحيم اگر شنيديد من زنهاي متعدّدي دارم، بشنويد و باور كنيد. اگر شنيديد من خمس و سهم امام ميگيرم و به فاميل ها ميدهم، بشنويد و باور كنيد. اگر شنيديد من باقاچاقچيها رابطه دارم، بشنويد و باور كنيد. اگر شنيديد من با، اگر شنيديد... دائم گفتم: اگر... اما اگر شنيديد كه من خسته ميشوم، از شهر بيرون خواهم رفت، بشنويد باور نكنيد! من هستم. (خنده حضار) من هستم! ميگفت تمام شد ديگر! چون گاهي وقتها ميگويند: بياييد كلاغپرش كنيم، اين قيچي شود. ميخواهند قيچي كنند. نيشها! «َطَعَنُوا في دينِكُم» (توبه/12) آيهي قرآن است. الله اكبر! چيزي به ذهن آدم نميآيد، مگر اينكه قرآن آيه دارد. ميگويد: «َطَعَنُوا في دينِكُم» در دينتان طعنه ميزنند. طعنه ميزنند. «طَعَنُوا في دينِكُم» طعنه ميزنند.
شاه يك وزير احمقي داشت، رفته بود در يك روستا صحبت كند، ميگفت: امروز كه روزي نيست كه ديگر گوش به حرف آخوندها بدهيد. نماز باران، نماز باران! اعلي حضرت دستور داده براي شما چاه عميق بزنيم. احمق! آخر چاه عميق آبش از كجاست؟ اگر باران نيايد، چاه هم آب ندارد. اين فكر ميكرد، اعلي حضرت گفت: چاه عميق اين يك قدرت در مقابل قدرت خداست. اينطور نيست. چاه عميق بزني؟ اين حرفها ديگر كهنه شده است. ديگر اُمُّل هستي. حجابت را بردار! اُمُّل بازي در نياور. برهنگي، تمدّن است. درختها وقتي برگ دارد قشنگتر است، يا وقتي لخت است. طاووس عظمتش با پر و بالش است. اگر بيحجابي فرهنگ است كه خوب ما با خيلي از حيوانها فرق نداريم. ارزش ما به لباس ما است. خواهر و برادر هستيم. يعني چه؟ يعني ببين ما خواهر و برادر هستيم ديگر!خواهر و برادر هستيم يعني بگذار بيشتر با هم باشيم. خوب نميتواند بگويد: بيا با هم گناه كنيم. ميگويد: خواهر و برادر هستيم. خواهر و برادر هستيم يك پلي است براي اينكه «َطَعَنُوا في دينِكُم»
3- فتنه انگيزي نيروهاي نفوذي دشمن:
ما وقتي مكه رفتيم، ديديم اصلاً در فرودگاه جدّه، همهي اين نيروهاي درجه يك آنها آمريكاييها هستند. فرماندهي دست آمريكا است. آنها در حد تايپ و در حد نميدانم تداركات و مهرههاي بزرگ، آمريكا همه جا نفوذ ميكند. به لطف خدا در سايهي جمهوري اسلامي اينها را بيرون ريختند. به اين آيه عمل شد. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ»
استراق سمع! «وَ فيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ» (توبه/47) «سَمع» يعني گوش، «سَمَّاعون» يعني كسي كه حرفها را گوش ميدهد و گزارش ميدهد. «سَمَّاعُون لَهُم»
4- وعده خداوند در كشف توطئههاي دشمنان اسلام:
رهبري شيطان، يك آيه داريم كه شيطان به اوليائش ميگويد چه كن. ببين اگر ما خوب باشيم، خدا به ما ميگويد چه كن. اگر بد باشيم شيطان به ما ميگويد: چه كن. مثل ليوان، ليوان اگر از اين طرف گرفتي، آبش ميكنند. دَمَر گرفتي ديگر قابل ذخيرهي آب نيست. ما اگر قلبمان را مثل آنتن كه در پشت بام هست. اگر روي جهت خاص قرار بدهي، ميگيرد. تغيير بدهد، نميگيرد. خدا ميگويد: تو با من باش، «وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى» (قصص/7) به مادر موسي وحي كرد چه كن. چون به فرعون گفته بودند: امسال يك زن پسري ميزايد حكومت تو را زير و رو ميكند. فرعون دستور داد، هر زني پسر زاييد بكشند. مادر موسي پسر زاييد. گفت: حالا چه كنم؟ حالا ميآيند ميكشند. خدا به مادر موسي وحي كرد. به او شير بده. در جعبه بگذار و در رودخانه بيانداز. بعد گفت: «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْك» (قصص/7) تو او را بيانداز، من برميگردانم.
تو نيكي ميكن و در دجله انداز خودم شيرجه ميرم درش ميآرم
تو در دريا بيانداز، «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلينَ» (قصص/7) پيغمبرش هم ميكنم. يك چيز اضافه! در بنبستها خدا به مؤمنين ميگويد چه كن. شيطان هم همينطور است. قرآن ميگويد: «إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِمْ» (انعام/121) دو تا وحي در قرآن داريم. بد نيست اين را بنويسم.
5- وحي الهي به مؤمنان و وحي شيطاني به فاسقان:
جلسات مخفيانه، قرآن ميفرمايد كه: «وَ اللَّهُ يَكْتُبُ ما يُبَيِّتُون» (نسا/81) «يَبَيّتُون» بيتوته، بيتوته يعني شب تا صبح خواب و بيدار! «وَ اللَّهُ يَكْتُبُ» خدا مينويسد، چه چيز را؟ «يُبَيِّتُون» آن چيزي را كه بيتوته، شب تا صبح گفتيد، خدا ثبت كرد. فكر نكنيد در خانهي تيمي چراغ را خاموش كرديد، زير زمين رفتيد، طبقهي چندم رفتيد. برج فلان رفتيد. حتي به اسم ورزش، به اسم استخر، رفتيد در استخر حرفهايتان را لابهلاي شنا زديد. هركاري كنيد، خدا ثبت ميكند. «وَ اللَّهُ يَكْتُبُ» خدا گفته: «وَ اللَّهُ مُخْرِجما كُنْتُمْ تَكْتُمُون» (بقره/72) عربيهايي كه ميخوانم قرآن است. «وَ اللَّهُ مُخْرِجما كُنْتُمْ تَكْتُمُون» يعني خدا آن چيزي كه كتمان كردي، «مُخرِج» خارج ميكند. خدا، يعني خدا لو ميدهد. خدا قول داده لو بدهد. اصلاً سنّت خدا است. تا حالا كدام توطئه است كه كشف نشده است؟ يك نمونه بگوييد توطئه طراحي كردند، اين كشف نشد. يوسف را در چاه انداختند. گفتند: ديگر تمام شد! تمام نشد. بدن امام حسين را زير سم اسب كردند، كه محو شود؟ قبر امام حسين را آب بستند، كشاورزي كردند، كه محو شود. زليخا درها را بست كسي نفهمد، همه فهميدند. چه توطئهاي تا به حال كشف نشده است؟ قرآن است، اصلاً خدا قول داده است. گفته: «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ» همه توطئهها را خنثي ميكنم. «وَ اللَّهُ مُخْرِج» (بقره/72)
6- بهرهگيري دشمن از جلوههاي دنيوي براي اغفال جوانان:
قرآن ميگويد: «وَدَّ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُون» (نسا/102) هرچه شما را غافل كند، به شما ميدهند. مواد مخدّر هرچه بخواهي. عكس سكس هرچه بخواهي. شايعه هرچه بخواهي. تهمت هرچه بخواهي. دروغ هرچه بخواهي. هرچه كه تو را نسبت به خودت پوچ كند، نسبت به مسئولينت پوك كند، نسبت به كشورت، وطنت پوك كند، هرچه تو را پوچ كند، مجّاني است. هرچه به تو نبوغ بدهد، به تو استعداد بدهد، تو را روشن كند، درش بسته است.
كلمات قشنگ، قرآن راجع به شعارهاي قشنگ ميگويد: «يُوحي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْل» (انعام/112) «زُخرُف» يعني طلا، «زُخْرُفَ الْقَوْل» يعني حرفهاي طلايي! اين هم كه ميگويند: فلاني مزخرف ميگويد، يعني حرفهايش بد است، ولي طلاكاري ميكند. يعني حرفهاي غلطش را زيبا جلوه ميدهد. مثل اينكه مثلاً سطل زباله دورش را كادو بپيچيم. كه آدم فكر ميكند اين يك هديه است. كادو پيچي! «يُوحي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْل»
مشركان در جنگ يك بتي به نام بت هُبل داشتند. يك مرتبه شعار دادند، بياييد بُت هُبل را عليه مسلمانان شعار بدهيم. گفتند: «اُعلُ هُبَل»، «اُعلُ هُبَل»! «اُعلُ» يعني بلند، ««اُعلُ هُبَل»! «اُعلُ هُبَل»! هبل را بلند كنيد. درود بر هبل! پيغمبر فرمود: مقابله به مثل كنيد. شما هم شعار بسازيد. «الله اَعلي و اَجَل»! «الله اَعلي و اَجَل»! يك بتي به نام بت «عُزّي» داشتند. گفتند: شعار را عوض كنيم. اينها در مقابل ما شعار ساختند. «اِنّا لَنَا العُزّي و لا عُزّي لَكُم» ما بت عزّي داريم! شما كه بت عُزّي نداريد. «اِنّا لَنَا العُزّي و لا عُزّي لَكُم» پيغمبر فرمود: اين رقمي شعار بدهيد. «الله مولانا و لا مَولي لَكُم» شما سنگ داريد، ما خدا داريم! خداي شما با يك تبر ميشكند. خداي ما با يك اراده همه كاري ميكند. «اِنّا لَنَا العُزّي و لا عُزّي لَكُم» «الله مولانا و لا مَولي لَكُم»،«اُعلُ هُبَل»!«اُعلُ هُبَل»! «الله اَعلي و اَجَل»!
يكوقت اول انقلاب كمونيستها گفتند: ما طرفدار كارگران هستيم. امام خميني فرمود: خدا هم كارگر است. خدا هم كارگر است. پيغمبر هم كارگر است. اميرالمؤمنين كشاورز است، كارگر است. اينها ديگر نميدانستند چه بگويند. شعارها را بايد از دست آنها گرفت. يكي از راههاي فتنه و اغفال شعارهاي قشنگ است. سرمايهگذاري! هر سال آمريكا بودجهاي تصويب ميكند. قرآن راجع به بودجه ميگويد: «يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبيلِ اللَّه» (انفال/36) پول خرج ميكنند، «يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ» پول خرج ميكنند «لِيَصُدُّوا عَنْ سَبيلِ اللَّه» پول خرج ميكنند كه جلوي راه خدا را ببندند. ما هم بايد مقابله به مثل كنيم. براي نجات پول خرج كنيم. آنها براي انحراف پول خرج ميكنند، ما هم بايد براي نجات پول خرج كنيم.
خانهي تيمي چه؟ قرآن راجع به خانهي تيمي ميگويد: «لَوْ يَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغاراتٍ أَوْ مُدَّخَلاً لَوَلَّوْا إِلَيْه» (توبه/57) اگر سوراخ پيدا كنند، در آن ميروند براي اينكه همفكري كنند. «لَوْ يَجِدُونَ مَلْجَأً» «مَلجَأ» ميگويند: فلاني ملجأ و پناه ندارد. «مَلجَأ» يعني جايي كه آدم پناهنده شود. اگر پناهگاهي «مَغاراتٍ» غار، اگر غاري، پناهگاهي، «أَوْ مُدَّخَلاً» اگر يك جايي بتوانند در آن داخل شوند، اگر يك جا پيدا كنند، يك مخفيگاه پيدا كنند، ميروند برنامهريزي ميكنند.
7- هوشياري در برابر اظهار پوزش دشمن:
گول شركت در جبههاش را هم نخوريد. قرآن ميگويد: بعضيها در جبهه ميآيند، براي «لَأَوْضَعُوا» (توبه/47) اينها ميآيند كه عامل نفوذي باشند. ميآيند به دشمن اطلاعات بدهند. ميآيند شايعه بياندازند، دل سربازها را خالي كنند. هدفشان از جبهه كمك به اسلام نيست. تضعيف روحيّهي مسلمانها است. آدم اگر بصيرت داشته باشد، ديگر گول نميخورد. و قرآن پر از آياتي است... اينكه قرآن ميگويد: «هذا بَصائِر» (اعراف/203) اين «هذا بَصائِر» آيهي قرآن است. يعني تمام آيات من بصيرت است. چشمت را باز كن.
خوب 26 مورد گفتيم، باقياش ماند. اين13 مورد را كه گفتيم، يكبار ديگر تكرار ميكنم. بسمالله الرحمن الرحيم.
مبالغه و مغالطه، كتمان حقيقت، كنفرانس و ميتينگ، و به اين كشور و آن كشور و اين شهر و آن شهر رفتن. نيشها و كاريكاتورها و متلكها، طعنهها، عوامل نفوذي، نگاه به تخته نكنيد، نگاه نكنيد. كسي به تخته نگاه نكند. آيهي عامل نفوذي چه بود؟ در شكمتان ميرود... «بطن» يعني شكم. «لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ» «بطانة» عامل نفوذي! استراق سمع، «سَمَّاعُونَ لَهُمْ» تدبير و كيد و توطئه، «أَ لَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ في تَضْليلٍ» رهبري شيطان! گفتم: دو تا الهام داريم. الهام الهي، الهام شيطاني. جلسات مخفيانه، اغفال، شعارهاي زيبا، سرمايهگذاري، خانهي تيمي، عذرخواهي قلاّبي، اي كاش ما يك خرده قرآن را جدّي ميگرفتيم. حديث داريم هروقت فتنهها مثل شب تاريك به شما هجوم كرد، به سراغ قرآن بياييد.
شهادت صديقهي طاهره را كه چند روز ديگر هست، تسليت ميگوييم. و اين سخنرانيها و خطبههاي فاطمهي زهرا بود. فاطمهي زهرا يك سخنراني براي افشاگري كرد، چه سخنراني! كودتا كرد. اصلاً قرآن ميگويد: من مواد منفجره هستم. « لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَل» (حشر/21) اگر قرآن بر كوه نازل شود، تكه تكه ميشود، يعني چه؟ يعني من ديناميت هستم. سخنراني حضرت زهراء در مسجد پيغمبر مواد منفجره بود. سخنراني زينب كبري در كوفه و شام مواد منفجره بود. از عايشه پرسيدند: پيغمبر چگونه بود؟ گفت: قرآن بود. يعني همانطور كه قرآن منفجر ميكرد، پيغمبر هم منفجر ميكرد. يعني چه؟ يعني افشاگري ميكرد. حق را افشا ميكرد. مؤمن بايد هم بصير باشد، هم بصيرت بدهد. آن كسي كه هم گول ميخورد، هم گولش ميزنند، هم مثل فتيلهي چراغ هرطور خواستند با يك شعاري، با يك تحقيق، دقّت، و راه نجات ما تمسّك به قرآن و اهل بيت است. خلاص! «إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا» (بحار الانوار/ج2/ص99) بچه تاب بازي ميرود، مادرش، پدرش ميگويد: آقاجان ببينيد، اين طناب و زنجير را بگير، دو تا طناب، دو تا زنجير. اگر «تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا» اگر اين را بگيريد، تاب هم هرچه تكان بخورد، نميافتي. اما اگر دستت را از هر دو يا يكي برداشتي، با يك موج سرنگون ميشوي. پيغمبر فرمود: امّت من! شما كه روي اين دنيا سوار هستي، «كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي» (بحار الانوار/ج2/ص99) «إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا» اگر قرآن و اهل بيت را داشته باشي، هيچ موجي شما را تكان نميدهد.
خدايا ما را نسبت به اسلام، نسبت به قرآن و پيغمبر و اهل بيت وفادار، آشنا، بصير، اهل بصيرت، بصيرتگيري، بصيرت دهي، خدايا نسل ما را، جامعهي ما را، كشور ما را، دختر و پسر ما را، مرز و انقلاب ما را در مقابل همهي تهاجمها بيمه بفرما. و به لطف خدا هم تا به حال اينطور شده است. ميلياردها دلار خرج ميكند، بعد از دو، سه سال يك موجي ميآيد، هرچه اينها ته سيگار و پوست پرتقال پرت ميكنند، يكبار يك سيل ميآيد همه را ميبرد. ميگويند: اِ...! ما اين همه خرج كرديم، پس چه؟ هيچي! قرآن يك آيه دارد ميگويد: «مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ» (آل عمران/119) از غيظ بمير. مرتب براي براندازي تصويب كن، و روز به روز مسلمانها بصيرتر ميشوند و شما را بهتر ميشناسند. هرچه بيشتر خرج كند، حسرت وارد ميشود. قرآن گفته است. گفته: پول خرج كردند، از اين به بعد هم پول خرج خواهند كرد، اما اين پولها كه خرج كردند باعث حسرت خواهد شد. خواهد گفت: خرج كرديم اما جمهوري اسلامي شكست نخورد.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
لینک شرکت در مسابقه : http://www.gharaati.ir/quiz/index.php
منبع:پایگاه اطلاعات قرآنی و مذهبی
/ن
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}